گذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

 

نشريهْ اّلمانى: Financial Times

مورخ 21/9/2001

نويسندگان: Christophwinter و

              Anton Notz, Arne Sterhn

 

 

"تجارب بن لادن"

 

با كدام پول ها دشمن نمبر اول ايالات متحدهْ امريكا شبكهْ (ترور) سابقهْ خود را پرستارى ميكرد و انفجارات (سوْ قصدهاى مرگبار) خويش را تامين مالى مينمود

 

اسامه بن لادن منزوى ميشود. جورج بوش خواهان بدست اّوردن زنده و يا مردهْ اوست. و رهبرى طالبان مجبورند بزودى فيصلهْ شوراى روحانيون را تطبيق بدارند و از او تقاضا نمايند تا افغانستان را خوش برضا ترك گويد، لاكن بكجا؟

منحيث تاجر (تجارت پيشه) اين فرد متهم در عقب سوْ قصدهاى انفجارى در مركز تجارت بين المللى و پنتاگون هميشه ميدانست، در كجا مليون ها پول خود را بايد سراشيب بسازد. اين در بخش افزايش مبلغ 300 مليون دالر دارايى تخمينى خودش بكار رفت و يا در ارتباط به تاسيس يك دولت اسلامى (دولت خدا) اّنرا بدوران انداخت.

"بن لادن يك تاجر تروريست است. او اّگاهى (دانش) يك رهبرى كنندهْ عالى را در خود دارد. اين خصلت او را نسبت بديگر تروريست ها در تفاوت قرار ميدهد و او را چنان خطرناك ساخته است"، اين مطلب را اّقاى هيرشمن (Kai Hirschmann) عضو اكادمى فدرال براى سياست امنيت در بن اظهار داشت.

از گذشته از چندين سال بدين طرف نيروهاى كشف (تحقيق كنندگان) ايالات متحده در تلاش اّنند تا جريان راه هاى پيچ در پيچ مالى بن لادن را داير بر حمايت از تروريست هاى اسلامى دريابند. بتاريخ 21 اكتوبر سال 1995 بيل كلينتن رئيس جمهور اّنوقت امريكا به شوراى امنيت ملى و ادارهْ خدمات مخفى CIA فرمان داد تا منابع (سرچشمه) پول بن لادن را جستجو كنند و اّنرا متوقف سازند. اّقاى ويليم ويكستر (William Wechster) مسوول موقت (Task Force = واحد مخصوص) مبارزه بر ضد شستشوى پول هاى تروريست ها، امروز قبول كرد: "ما فقط بسيار اندك موفقيت اّميز بوديم، قبل از همه به اين خاطر كه ما از كشورهاى ديگر بكلى كمك هاى حمايتى دريافت نه نموديم."

بدين گونه تحقيق كنندگان در بارهْ دليل اتهام حيران شدند كه دشمن نمبر اول دولت امريكا (فعاليت) دهشت افگنى خود را حالا امكان دارد بوسيلهْ حساب ناپاك (تجارت غير طبيعى و وارونه) در بازار اسعار تامين مالى كند. بهر حال در فروش و سرمايه گذارى مبنى بر حقوق خريد پيشكى (Option) بالاى سهام عدهْ از خطوط هوائى و اينستيتوت هاى مالى اندكى پيش از انفجارات به مقدار بالا و غير عادى و استثنايى، معامله صورت گرفته بود. بخصوص روى عنوان خط هوائى امريكا (American Airlines) و خط هوائى متحده            (United Airlines) كه بوسيلهْ هوا پيما هاى مربوط به اين دو شركت كوماندو هاى انتحارى جهنم ثانى را اّفريدند و همچنان روى عنوان خطوط هوائى (Morgan Stanley) و (Citigroup) كه شركت دختر       (Travelles) اّن ا كنون در زمينهْ تقاضاى پرداخت خسارات بلند دعوى به پيش ميبرد، در بازار خريد و فروش اسهام جلب توجه داشت.

"اين طور معلوم ميشود كه بعضى افراد از انجام سوْ قصدهاى كه در پيش رو بودند، قبلاً خبر داشتند و بالاى اوراق بهادار در حال سقوط، داد و ستدد نمودند"، اين حرف را يك دلال اسعار (Broker) فرانكفورت اظهار كرد. ناظران بازار اسعار (مشاورين اقتصادى) در محلات مالى (خريد و فروش اسعار) اروپائى به تحقيقات خود اّنگونه كه در ايالات متحدهْ امريكا و توكيو در جريان است، ادامه ميدهند. اما كارشناسان ماركيت هاى مالى خوشبين نيستند كه ارتباط مستقيم بن لادن را در اين معامله به اثبات رسانيده بتوانند. "او بصورت قطعى بقدر كافى هوشيار است و ديگران را بخدمت ميگيرد تا معاملات اش را بسر رسانند" يك صحنه چنين نمايش ميدهد.

اسامه بن لادن در گذشته اّموخته بود كه چگونه قوانين سرمايه دارى فعاليت ميدارند. پدرش محمد، نيرومند ترين شركت سعودى (دستگاه ساختمانى) (Saudi Binladen Group) را اساس گذاشت كه امروز دارائى اّن در يك سال پنج مليارد دالر را احتوا ميكند، شهرهاى مقدس مكه و مدينه را اّباد نمود و از ناحيهْ افزايش بهاى نفت بسيار ثروتمند شد كه وسعت اّن تمام عربستان سعودى را در بر ميگرفت. اسامه از جملهْ 57 فرزند محمد پيشهْ پدر را ادامه داد و در دانشگاه سلطان عبدالعزيز در جده در رشتهْ اقتصاد صنعتى به تحصيل پرداخت. بعد از اّن از استعداد خود سود برد و با ميراث حدود 60 مليون دالر، شبكهْ ترور خويش را همچون يك شركت منقسم به شعبات، سازماندهى كرد.

تا اّنجا كه خدمات اطلاعاتى به سرچشمه هاى مالى او كاملاً نظراندازى كرده بتوانند، اّنها بنابر گزارشات مطبوعاتى باين نظر هستند كه او سازمان القاعده "اساس" متشكل از 5000 نفر را از منابع در اّمد قانونى تامين مالى ميكند. از يك طرف از مدرك اعانهْ فاميل هاى ثروتمند از كشورهاى حوزهْ خليج فارس كه نفرت بنيادگرائى اسلامى خودها را نسبت به ناتوانى (بدبينى كلتورى) هاى غربى، تبارز ميدهند، از سوى ديگر از بابت مفادى كه موْسسهْ (ساختمانى) شخصى اش بدست مياّورد، سرمايه اش افزوده ميشود.

"او تجارت ماهى را همانگونه به پيش ميبرد كه الماس را تجارت ميدارد" چنين ميگويد متخصص عرصهْ تروريزم اّقاى فيل هيرش كورن (Phil Hirsch Korn) كه حد اقل به داخل شبكهْ بن لادن تا يك حد معين نفوذ كرده است. بربنياد معلومات ادارات خدمات مخفى اين مرد 46 ساله از مخفيگاه خود در افغانستان فعاليت هاى اضافه تر از 60 شركت (موْسسهْ تجارتى) را رهبرى و اداره مينمايد، تعداد زياد اين موْسسات اقتصادى در افريقا و شرق نزديك موقعيت دارند.

قبل از همه در سودان، جائيكه او از سال 1991 الى سال 1996 زندگى ميكرد، بايست بن لادن بصورت بسيار خوب در تجارت با شركت هاى چون (Zirqani)، (Althemar al Mubaraka) و (Quadrat Transportation) بوده باشد. شركت ساختمانى خودش بنام
(
Al Hijrah for Construction and Development) بطور مثال يك جادهْ طويل موتر رو را به طول 1200 كيلومتر از پايتخت كشور، شهر خرطوم به استقامت (Portsudan) احداث نمود و همچنان ميدان هوائى اّنجا را اعمار كرد. شركت (Wadi Al-Aqiq Company) مربوط به خودش مشتركاً با شركت ديگرش (Taba Investment Company) عملاً انحصار بالاى صادرات محصولات زراعتى چون رابر، جوارى، گل اّفتاب پرست و نباتات روغنى را تضمين كردند (به انحصار خود در اّوردند). شركت بن لادن بنام (Al Themara Mubarak Agriculture Company) در نزديكى شهر خرطوم يك ساحهْ بزرگ زمين هاى زراعتى را به كنترول خود در اّورد. و اين پايان كار نبود، بلكه بن لادن با مبلغ 50 مليون دالر از بانك اسلامى (Al Shamal Islamic Bank)، (اسهام و اوراق بهادار) را خريدارى نموده بود.

شاهدان كه از ماه فبرورى در جريان تحقيقات بر ضد فرد متهم به بم گذارى در سفارتخانه هاى امريكا در كنيا و تانزانيا شهادت ميدهند، با وجود اين يك تصوير نامكمل (شگافدار) ،(Puzzle) از اين مرد تجارت پيشه عقب پرده ترسيم ميكنند. ازلابلاى تحقيقات نفر موظف تامين كنندهْ اّب (اّبرسان) سازمان القاعده (محبوس است)، جستجو گران بر علاوه ميدانند كه بن لادن همچنان در بسيارى ممالك راه دارد و اموال صادر مينمايد: گوشت شتر مرغ به كينيا، زيتون و بادام به تاجكستان، چوب به تركيه، الماس به تانزانيا و سنگ هاى قيمتى به يوگندا.

باّنهم شايعات پخش است كه بن لادن پول خود را نه تنها از راه هاى تجارت قانونى بدست مياّورد. بلكه در تجارت مواد مخدر افغانى بايست او انگشتان خويش را در بازى دخيل داشته باشد و تعداد زياد لابراتوار هاى توليد هيروئين را كنترول بدارد. "اين حكايه (افسانه) ها نه دست و نه پا دارند"، يك كارمند سابقهْ ادارهْ مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد اين حرف را در شهر وين گفت: "پول كلان را در افغانستان كمائى نمى كنند، بلكه از فروش ماده در اروپا بدست مياّورند. چرا بايد بن لادن دستان خود را در اين معامله ْ كثيف سازد؟"

ترياك، مادهْ خام براى توليد هيروئين در نزد طالبان منحيث كار شيطان شمرده ميشود. از ماه جولاى سال 2000 بدين سبب كشت خاشخاش منع گرديد. "زرع خاشخاش در ضديت با قواعد اسلام است" چنين يك دستور را رهبرى طالبان در اّنوقت صادر كرد. از اّن هنگام ساحهْ مزارع كشت ترياك تا 85 فيصد پايان اّمده است، در يك گزارش سازمان ملل متحد اين مطلب ذكر شده است. نتايج اّن به افغانستان دراماتيك ميباشد،ازين جهت كه ترياك بزرگترين منبع دراّمد پول در اّنكشور بود. بمنظور ايجاد يك توازن عاقلانه قاچاقچيان اموال ميتوانند با يخچال ها، كولر ها و موتر ها  تامين گردند. همچنان درين معاملهْ تجارتى بايست بن لادن سرنخ ها را كش نمايد. اّقاى Wolfgang Peter Zingel كارمند در انستيتوت جنوب اّسيا اين تصور را نيز سفته بازى مى پندارد. در اّمد اين متعصب مذهبى با اطمينان از منبع ديگر سرچشمه ميگيرد. به پيمانهْ وسيع بايد از مدرك اعانه هاى تاجران عربى پول بدست اّورد. " تعداد زياد ثروتمندان علاقمند به يك جامعهْ با اساسات اسلامى، اّن چيزيكه بن لادن خواستار اّنست (به كيسهْ او پول سرازير ميدارند)؟ چنين چيز را اّقاى ايباهارد زراوكى (Eberhard Serauky) مؤلف كتاب "بنام خدا" گفت. اين كار به حمايت گران بن لادن اّشكار مزاحمت ايجاد نه مى نمايد كه اّنها يك بخش دارائى خويش را مرهون (معاملات تجارتى) با غرب ميدانند، يعنى كسانيكه بن لادن با ّّنها در نبرد است.

متخصص مسايل دهشت افگنى اّقاى Rohan Gunaratna تحقيق نموده كه چگونه بن لادن با اين پول ها فعاليت هاى القاعده را تامين مالى و انسجام بخشيد. در عين حال بن لادن از طرف يك شورا حمايت مى شود، اين شورا متشكل از دوازده نفر ميباشد.مسووليت انتقال پول بدوش محمد جمال خليفهْ شوهر همشيرهْ بن لادن گذاشته شده است. اكثريت معاملات تجارتى و يا اجراات (Transaktion) مشتركاً در خليج فارس دوران مييابند. بانك ها در امارت متحدهْ عربى، عربستان سعودى و كويت نقطهْ  گره گاه مهمى را ميسازند در يك شبكهْ بين المللى حسابات بانكى كه از سودان از طريق Barclays Bank در لندن تا به هانكانگ، ماليزيا و فليپين امتداد پيدا ميكند.

تحقيق كنندگان كار خود را دوچند ميسازند، اگر اين راه را تعقيب نمايند، زيرا القاعده از تخنيك انتقال پول بشيوهْ مروج قديمه بنام "حواله" استفاده ميدارد كه بدون سند تحريرى اجرا ميشود و به اعتماد متقابل طرفين معامله متكى است. در اين جا در يك داد و ستد نورمال در موقعيت هاى از هم جدا، ميتوان پول را پرداخت و در جاى ديگر بر اساس يك شفر از قبل تعيين شده و يا يك چيز را در گروى گذاشتن پول را ميپردازند. در انتقال (Transfer) پول بين طرفين حواله بانك ها غير قابل شناخت باقى ميمانند.

دارائى بن لادن بيشتر در خدمت حفظ سازمان القاعده بوده تا اينكه حملات منفرد را هزينهْ مالى نمايد. بنابر اظهارات اّقاى             (Gunaratna) متخصص تروريزم، هر عضوى سازمان (القاعده) در سطح پائين مبلغ 800 دالر و در درجات بالاتر مبلغ 1000 دالر معاش ماهوار بدست مياّورند. براى اينكه انفجارات (سوْ قصدها) به مانند امريكا، پلانگذارى و مورد تطبيق قرار گيرد، مصرف مبالغ اندك كافى به نظر ميرسد. اّقاى Gunaratna ميگويد: "به حملات هفتهْ اخير، انسان حد اكثر مبلغ 200000 دالر ضرورت داشت."

فاكت هاى جمع اّورى شده از پروسهْ تحقيق افراد كه در تابستان خاتمه پيدا كرد با مشخصات اّنهائيكه در سال 1998 در دو سفارتخانهْ امريكا در نايروبى و دارالسلام انفجارات را انجام دادند، باين تخمين مطابقت دارد. اجرا كنندگان سوْ قصد ها قبل از گرفتارى شان در ايالات متحدهْ امريكا و كانادا در تقلب كريدت كارتها و دزدى متعدد راه باز كرده بودند. تنها بخاطر كاربرد موتر باربرى در انفجارات به چند هزار دالر نياز بود - پرداخته شد از ادامهْ اّن تا كنون (از ادامهْ پرداخت پول بعدى) از اشتراك كنندگان تحقيق بعمل نيامده است.


 


روزنامهْ: Die Rheinpfalz

شمارهْ 220 مورخ 21/9/2001

نويسنده: Hertmut Rodenwoldt

 

 

"طالبان با جزاي شوراى امنيت"  مقابل ميشوند

 

سازمان ملل متحد، مليشه هاى حاكم در افغانستان را متهم به اّن ميكند كه دهشت افگنى را به پيش ميبرند

 

ژاك شيراك Jacque Chirac منحيث يك فرانسوى، برگزارى و تدوير (مجالس و محافل) پرجلال و پر شكوه را با خوشحالى و خرسندى، دوست دارد: رئيس دولت فرانسه با كلمات اّرام و با وقار ديروز از سازمان ملل متحد تقاضا بعمل اّورد تا خود را در راس مبارزه بر ضد تروريزم بين المللى قرار دهد. همچنان وزير خارجهْ روسيه Igor Iwanow به ارتباطات وسيع فكر ميكند: مشكلات تروريزم ميتواند تنها بصورت جهانى زدوده شود، مثلاً از طرف سازمان ملل متحد.

گاهگاهى چنين پيش مياّيد كه سياستمداران حافظهْ كوتاه دارند. زيرا اّخرين بار در ماه اكتوبر (1999) شوراى امنيت ملل متحد كه فرانسه و روسيه اعضاى دايمى اّن ميباشند در قطعنامهْ شماره 1269 سال 1999 با مساله تروريزم به جر و بحث نشست و اّنرا بدون چون و چرا محكوم نمود. در اين قطعنامهْ شوراى امنيت در پهلوى روسيه و فرانسه، ايالات متحدهْ امريكا، برتانياى كبير و چين كه اعضاى دايمى اّن شورا هستند، روى نقش رهبرى كنندهْ سازمان جهانى در مبارزه بر عليه ترور تاكيد نمودند.

مجمع عمومى سازمان ملل متحد نيز با صدور قطعنامه هاى بى شمار در اين مورد احراز موقف كرد و اقدامات مقابله با ترور را با جزئيات خيلى دقيق، فهرست بندى نمود. بخاطر عدم فعال بودن سازمان ملل متحد دراين قضيه، پاريس و مسكو نميتوانند اّنرا متهم سازند.

حمله (ابتكار) اّقايان (Chirac) و (Iwanow) به استقامت نيويارك مقر سازمان ملل متحد، نيز هدف گرفته نشده است، بلكه مقصود حكومت ايالات متحده در واشنگتن ميباشد. به مانند عدهْ سياستمدارن در تعداد زياد ممالك، شيراك و ايوانوف هم ميخواهند پيرامون عمليات قريب الوقوع نظامى و سياسى امريكائى ها بر ضد تروريزم فعال در سراسر جهان و محركين (حمايت كنندگان و كسانيكه سرهاى نخ را كش ميدارند) اّن، حرف بزنند. بمنظور اين كار به نظر اّنها (Chirac) و (Iwanow) سازمان ملل متحد مرجع مناسب پنداشته ميشود.

اينكه امريكائى ها دقيقاً چه (مقصدى) را در پيش رو دارند، الى نشر اين شمارهْ (روزنامه) معلوم نبود. همين گونه خيلى ناچيز روشن است كه اّيا به امريكائى ها جهت هدف شان چراغ سبز از سوى شوراى امنيت كه در انظار جهانيان چندان محبوب نيست، داده شده بود (ياخير؟) تصويب (قبول) راه كه ايالات متحدهْ امريكا در مبارزه بر عليه ترور ميخواهد بپيمايد، مطابق (قواعد) حقوق بين المللى تا مرحلهْ فعلى امكان پذير نيست. با وجود اينكه صدر اعظم اّلمان اّقاى شرودر (Schroder) در اجلاس پارلمانى برخورد نظامى با اين موضوع را از لحاظ حقوقى، بوسيلهْ (نورم) هاى حقوق بين الملل، زير پوشش مى بيند.

در عمل شوراى امنيت جهانى بتاريخ 12 سپتمبر، يك روز پس از حملات وحشتناك بر ضد ايالات متحدهْ امريكا،  عمليهْ  ترور را در قطعنامهْ شماره 1368 بمثابهْ تهديدى در مقابل صلح جهانى و امنيت بين المللى دانست. در عين زمان قطعنامه حق دفاع از خود را در مطابقت به منشور سازمان ملل متحد برسميت شناخت. و: شوراى امنيت ملل متحد با تاكيد اّمادگى نشان داد كه "تمام گام هاى ضرورى را در پيش ميگيرد تا در برابر حملات تروريستى 11 سپتمبر سال 2001 اقدام لازم بعمل اّورد و با كليه اشكال دهشت افگنى مبارزه نمايد."

اينكه نه تنها با اين (موضعگيرى سازمان ملل متحد) بر پايهْ حقوق بين الملل بر ضد بانى (سازمان دهندگان) و محركين حملات انفجارى اقدام شده ميتواند، بلكه همچنان در مقابل كشورهاى كه به اين جنايتكاران كمك ميكنند و به اّنها پناه ميدهند، اّنگونه كه اّقاى    (Schroder) به درك اّن معتقد است، (ميشود كارى را انجام داد)، روشن نميباشد. ميخائيل گوربا چف (Michail Gorbatschow) اّخرين رئيس جمهور اتحاد شوروى در اين مورد، فيصلهْ شوراى امنيت را خواستار است. با اين پيش اّمد او (گورباچف) فكر مينمايد كه "موقف اخلاقى ما اساساً بهتر ميگردد." واضح است كه در اين باره سازمان جهانى هميشه با افغانستان، طالبان حاكم در اّنجا و اسامه بن لادن تروريست، خود را مصروف ساخته است.

بتاريخ 19 دسمبر سال 2000 بطور مثال، شوراى امنيت سازمان ملل متحد در قطعنامهْ شماره 1333 بسيار مفصل و واضح در اين زمينه موضعگيرى اختيار كرد. در قطعنامهْ طالبان متهم گرديدند كه در پيش چشمان شان در افغانستان تروريست ها اّموزش مييابند و پناهگاه يافته اند و به همين شكل اقدامات تروريستى پلانگذارى ميگردد. در اين قطعنامه از اسامه بن لادن را ديكاليست اسلامى، با نام ياد اّورى بعمل اّمده است. او  را متهم به اّن ميدانند كه يكجا با ساير هم مسلكان خود يك شبكهْ كمپ هاى تربيت نظامى را ايجاد كرده و از افغانستان منحيث پايگاه ترور جهانى استفاده مينمايد. از طالبان خواسته شده، همانگونه كه قبلاً در قطعنامهْ شماره 1267 سال 1999 شوراى امنيت ملل متحد تقاضا گرديده بود تا اسامه بن لادن را به ايالات متحدهْ امريكا تسليم دهند. داد گسترى ايالات متحده قبل از همه، تروريست شناخته شده (بن لادن) را مسوول بم گذارى در سفارتخانه هاى امريكا در نايروبى (كينيا) و دارالسلام (تانزانيا) بتاريخ 7 اگست سال 1998 ميداند. در هردو بم گذارى جمعاً 224 نفر به قتل رسيدند.


 

 

 

 


October 22nd, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی